اصطلاحات درونحدیثیاصطلاحات درونحدیثی، از اصطلاحات بکار رفته در علم حدیث بوده و مربوط به سند و متن حدیث است. ۱ - سند و اسنادمحقق مامقانی در تعریف آن نوشته است: «سند همان طریق متن، یعنی گروهی از راویان است». [۱]
مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، ج۱، ص۵۰.
بعضی از معاصران گفتهاند: «سند، همان طریق متن است و مقصود از آن در اینجا، مجموعه راویان است که هریک از دیگری نقل میکند تا به صاحب روایت برسد». شیخ بهایی مینویسد: «سند حدیث، همان سلسله و زنجیره راویان است، که متن حدیث را به معصوم میرساند».۱.۱ - سند در لغتآن گونه که از لغت و کلام لغتشناسان برمیآید، «سند» به معنای «تکیهگاه» است، و طریق روایت را سند مینامند؛ چرا که علما بر اساس سند، روایت میکنند، و راویان حدیث، بر سند تکیه کرده و طریق روایت را ملاک صحت و ضعف آن قرار دادهاند؛ بر این اساس، سند روایت برگرفته از معنای لغوی است. [۷]
مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، ج۱، ص۵۱.
[۹]
ابوریه، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۲۷۵.
ناگفته نماند، که بعضی از علمای درایه، مانند «ابن جماعه» (متوفای ۷۳۳ ه . ق.)، احتمال دادهاند، که سند در روایت، گرفته شده از سند به معنای قسمتهای بلند و مرتفع دامنه کوه (ما ارتفع و علا من سطح الجبل) است. وی نیز گفته است: «مسند»، یعنی محدثی که سند را نقل میکند و حدیث را با ذکر راویان نام میبرد، تا به معصوم (علیهالسّلام) متصل شود.۱.۱.۱ - نقد محقق مامقانیمحقق مامقانی، این وجه تسمیه ابن جماعه را نقد کرده و میگوید: «کاری که محدث و مسند میکند، اسناد و اخبار و انتساب و استناددادن است؛ در حالی که سند، معنای جامدی دارد.» [۱۰]
ابوریه، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۲۷۵.
قابل ذکر است که بعضی، معنای سند و اسناد را یکی دانستهاند؛ بنا براین، اختلاف در این مساله مبنایی خواهد بود. [۱۱]
مامقانی، محمدرضا، مستدرکات مقباس الهدایة، ج۵، ص۲۳.
یکی از معاصران میگوید: «اسناد، از دیدگاه امامیه عبارت از رساندن حدیث به گوینده آن، یعنی پیامبر یا امام و از دیدگاه عامه، رساندن حدیث به پیامبر و صحابی و تابعی است.گاهی از باب اطلاق مصدر بر اسم جامد، اسناد بر سند نیز اطلاق میگردد؛ گرچه محدثان، سند و اسناد را به یک معنا به کار میبرند؛ مثل اطلاق محدث عاملی در وسائلالشیعه در قول خودش که میگوید: (و بهذا الاسناد) یعنی راهی که انسان را به متن حدیث میرساند؛ بنابر این، اسناد و سند، خود راویان حدیثند. [۱۲]
مامقانی، محمدرضا، مستدرکات مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۴.
۱.۱.۲ - کلام محقق دامادمحقق داماد در رواشح نوشته است: «اسناد، گاهی بر سند اطلاق میگردد (طریق) و گاهی از اسناد، بعض سند، اراده میشود.» مصحح مقباس فرموده است: «حق این است، که سند ـ که همان طریق متن است. با اسناد مغایر باشد.» [۱۴]
مامقانی، محمدرضا، مستدرکات مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۴.
مرحوم صدر نیز در نهایة الدرایه میگوید: «اسناد در نزد عالمان حدیث و درایه عبارت است از: «رفع الحدیث الی قائله و این تعبیر، همان عباره اخرای اخبار از طریق حدیث معنای اسناد است، نه سند.» علما فرمودهاند: «اسناد الحدیث، یعنی رفعه الی قائله». این تعریف، با معنای ابن جماعه سازگاری دارد؛ چنان که فیومی و دیگران گفتهاند: «اسندت الحدیث الی قائله... رفعته الیه بذکر قائله». «ازهری» (متوفای ۳۷۰ هـ. ق) در تهذیب اللغه نیز گفته است: «الاسناد فی الحدیث رفعه الی قائله» مامقانی تفسیر دیگری را در مورد سند از بعضی عالمان نقل کرده، که عبارت است از خبردادن از طریق متن (الاخبار عن طریق المتن) است؛ و شهید آن را به عنوان وجه دوم ذکر کرده است. [۲۳]
مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه، ج۱، ص۵۰.
۲ - متناستاد شانهچی مینویسد: «کلامی است که آخرین راوی آن را نقل میکند؛ به تعبیر دیگر، کلامی که قوام معنای حدیث به آن است؛ خواه گفتار معصوم باشد یا حکایت کردار وی.» [۲۴]
مدیرشانه چی، کاظم، درایة الحدیث، ص۷.
متن، در لغت معانی متعددی دارد. مورد نظر علم درایه، «متن حدیث» از نظر اجمال و تفصیل، اضطراب و غیر این حالات است و «شرح لغات موجود در متن حدیث» و مقصود از آن در «فقه الحدیث» مورد بحث و پژوهش قرار میگیرد.۳ - حدیثلغویان گفتهاند: حدوث به معنای وقوع و حصول و فعل آن «حدث» است. تحدیث، یعنی اخبار، و حدیث، نقیض قدیم است. حدیث، به معنای خبر و مرادف کلام نیز آمده است؛ زیرا کلام، کم کم به وجود میآید. [۲۵]
مجمع اللغة العربیة، معجم الفاظ القرآن، ج۱، ص۲۴۰.
حدیث، مفرد، و جمع آن احادیث است. جوهری در صحاح اللغة و ابوالبقا در کلیات تصریح کردهاند، که این جمع بر خلاف قیاس است. فراء گفته است: «اگر طبق قاعده بسنجیم، باید احادیث را جمع احدوثة بدانیم». ۴ - خبرخبر، در اصطلاح عالمان درایه به گونه دیگری تعریف شده است؛ شیخ بهایی، تعریف حدیث را برای خبر صادق دانسته است؛ در این صورت، این دو کلمه مترادف یکدیگر خواهند بود. [۳۱]
جبعی عاملی، زین الدین، الرعایة، ص۵۰.
۵ - سنتطبرسی (متوفای ۵۴۸ ه. ق) چنین مینویسد: «سنت، طریقه و سیره، نظایر یکدیگرند». ابن فارس میگوید: «سنت، دارای اصل واحدی، یعنی جاریکردن چیزی به نرمی است، و گفته میشود: «سننت الماء علی وجهی، اذا ارسلته ارسالا؛ آب را بر صورت جاری کردم». سنت، به معنای سیره، و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یعنی سیره او، از همین باب است. خطابی (متوفای ۳۲۸ ه. ق) گفته است: «اصل سنت، عبارت از طریقه محموده است، و هرگاه به صورت مطلق به کار رود، به این معنا انصراف پیدا میکند.» [۳۵]
امین، حسن، دائرة المعارف الاسلامیةالشیعیة، ج۳، ص۱۸۵.
۵.۱ - سنت در اصطلاحسنت در اصطلاح، قول یا فعل یا تقریر معصوم است. علامه سیدحسن صدر در معنای اصطلاحی «سنت» فرموده است: «سنت، نزد ما امامیه، قول معصوم، فعل و تقریر اوست، نه قرآن است و نه کلام شخص عادی.» والد شیخ بهایی میگوید: «سنت، طریقه پیامبر و امام است، که از آنان حکایت شده است؛ طریقه پیامبر بالاصالة و طریقه امام بالنیابة است.» مرحوم صدر این تعریف را نادرست شمرده؛ چرا که معتقد است، ایشان تکلف به خرج دادهاند و احتیاجی به این تفصیل نیست. ۶ - اثرابن منظور در بیان لغوی اثر مینویسد: «اثر، بقیه چیزی و جمع آن، آثار و اثور است، و تاثیر، به معنای باقیگذاشتن اثر در چیزی است. اثر به معنای خبر نیز آمده است؛ همچنان که خداوند متعال میفرماید که «و نکتب ما قدموا و آثارهم؛ آثار آنان را ثبت میکنیم، هرکه «سنت حسنه» به جای آورده، برای او ثواب است، و آن که «سنت سیئه» انجام داده است، برای عقاب نوشته خواهد شد». در معجم الفاظ القرآن آمده است: «اثر از باب ضرب و نصر به کار میرود و به معنای نقل خبر میآید.» [۴۴]
مجمع اللغة العربیة، معجم الفاظ القرآن، ج۱، ص۱۴.
شیخ بهایی، اثر را مرادف حدیث میداند. شهید ثانی در کتاب شرح بدایه اثر را اعم از حدیث و خبر دانسته، و میگوید: «اثر بر هریک از حدیث و خبر اطلاق میشود». [۴۶]
جبعی عاملی، زینالدین، الرعایة، ص۵۰.
زبیدی در تاج العروس نقل میکند، که اثر مساوی خبر است.۷ - حدیث قدسیشیخ بهایی، در الوجیزه فرموده: حدیثی که کلام خدا را گزارش میکند و به چیزی در آن تحدی نشده است. علامه طریحی در مجمع البحرین مینویسد: «چه بسا بین حدیث قدسی و قرآن فرق گذارده میشود و آن که این قرآن به استماع آن از روح الامین (جبرئیل (علیهالسّلام)) اختصاص دارد و حدیث قدسی ملهم است؛ افزون بر این، قرآن به خلاف حدیث قدسی، الفاظی مسموع و مشتمل بر اعجاز است». فاضل مامقانی میگوید: «حاصل این که، لفظ حدیث قدسی از ناحیه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است؛ ولی معنای آن از ناحیه خداوند متعال به وسیله الهام یا رؤیا و غیره به پیامبر میرسد؛ در حالی که هم لفظ و هم معنای قرآن، از جانب خداوند است؛ به همین جهت قرآن بر حدیث قدسی برتری دارد. مرحوم محدث شیخ حر عاملی (متوفای ۱۱۰۴ ه . ق.) کتابی درباره احادیث قدسیه به نام الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة نوشته، که در نجف، بیروت و تهران چاپ شده است. او خود را اولین مؤلف در این زمینه معرفی میکند، ولی صفایی خوانساری [۵۰]
صفایی خوانساری، احمد، کشف الاستار، ج۴، ص۲۷۴.
(متوفای۱۳۵۹ ه . ق.) و آقابزرگ تهرانی (متوفای ۱۳۸۹ ه . ق.) در الذریعة معتقدند، که قبل از وی، سیدخلف حویزی (متوفای ۱۰۷۴ ه . ق.) کتابی به نام البلاغ المبین فی الاحادیث القدسیة نگاشته است. ۷.۱ - حدیث سلسلة الذهبحدیث سلسلة الذهب و زیارت عاشورا، از جمله احادیث قدسیه هستند: امام رضا (علیهالسّلام) فرمود: پدرم به من خبر داد، و ایشان از پدرش و پدرش نیز از پدرش و... و ایشان از رسول خدا و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جبرئیل و وی از خداوند متعال که فرمود: کلمه لااله الا الله دژ محکم من است. هرکسی آن را بگوید، وارد دژ من شده است و کسی که داخل آن دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود. خدای متعال و جبرئیل و رسولش و ائمه (علیهمالسّلام) درست فرمودند.» مرحوم صدر از میان تعاریف، نظریه مصنف الوجیزه را برگزیده است که آن را مرادف حدیث میداند؛ پس اگر گفته میشود. روایات ماثورة یا تفسیر بالماثور، مراد همین معناست. دکتر نورالدین عتر میگوید: «کلمه حدیث، اثر و خبر، نزد محدثان یک معنا دارند.» [۵۶]
عتر، نورالدین، منهج النقد، ص۲۹.
۸ - عناوین مرتبطاصطلاحات حدیثی؛ اصطلاحات برونحدیثی؛ اصطلاحات رایج محدثان. ۹ - پانویس۱۰ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اصطلاحات حدیثی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۲/۴. |